استراتژی اقیانوس آبی راهکاری است که در سال 2004 توسط چان کیم و رنه مابورنیا معرفی شد. این استراتژی که در مقابل راهکارهای کلاسیک تحلیل رقبا معرفی شده است، این ایده را مطرح میکند که تنها راه بدست آوردن بیشترین سهم از بازار و دستیابی به بیشترین سود، گذشتن از رقبا، ایجاد یک نیاز و بازار جدید و تسخیر آن بازار است. اقیانوس آبی، نامی است که کیم و مابورنیا به این فضا و بازار جدید اختصاص دادهاند. در مقابل مفهوم اقیانوس آبی، اقیانوس قرمز قرار دارد که استعارهای از بازارهای فعلی و شکلیافته در صنعت است. این بازارها به علت تعداد بسیار بالای رقبا، درست مانند یک اقیانوس پر از کوسه شکارچی، قرمز و خونین هستند.
این ویدیو بخشی از درس «تحلیل رقبا و ورود به اقیانوس آبی» در برنامه مدلینلب است. در این درس، نسیم لحیمگرزاده دو مفهوم اقیانوس قرمز و آبی و تفاوتهای بنیادین بین این دو استعاره را توضیح میدهد.
متن ویدیی «اقیانوس قرمز و آبی در تحلیل رقبا»
«اقیانوس قرمز» چیست؟ اقیانوس قرمز مفهوم و روشی کاملا مبتنی بر مفهوم رقابت هست. هستة اصلی استراتژی اقیانوس قرمز، پیروز شدن در رقابت است. شما وارد یک صنعت و یک بازاری میشوید که فضای بسته و دیوار مشخصی دارد و شما نیز منابع محدودی دارید و میخواهید سهم بیشتری از این بازار را در اختیار بگیرید. اتفاقی که میافتد اینست که شما باید با رقبای خودتان بر سر تقاضای موجود رقابت کنید و سعی نمایید با به دست آوردن بخشهای بیشتری از بازار به یک رهبر در آن بازار تبدیل شوید.
یکی از نکات مهمی که ما در اقیانوس قرمز داریم، تعریف ارزش و هزینه و ارتباط آنها با یکدیگر است. مطابق با مبنایی که استراتژی اقیانوس قرمز برایش تعریف شده، ما نمیتوانیم به طور همزمان هم ارزش بالایی داشتهباشیم و هم قیمت مناسب؛ بنابراین ناچاریم یک مصالحه یا Trade-off بین این دو برقرار کنیم. ما انتخاب میکنیم که بازار هدف خاصتری داشتهباشیم ولی ارزش بالاتر را با قیمت بیشتر ارائه دهیم یا این که نه، یک محصول را برای افراد معمولیتر و (گروه) گستردهای از بازار ارائه دهیم، اما قیمتمان را پایین بیاوریم.
استراتژی “اقیانوس آبی” چه میگوید؟ اقیانوس آبی کلا رقابت را از تعریف خودش حذف میکند. مطابق با این استراتژی، کاری که شما باید انجام دهید، خلق یک بازار نو است که نیازهای جدیدی در آن وجود دارد و شما چون آن نیازها را خودتان خلق کردید، این فرصت را دارید تا آن بازار را به طور کامل در تسخیر خودتان قرار دهید. اولین اتفاقی که میافتد آنست که آن مصالحه بین ارزش و قیمت از بین میرود و شما میتوانید به طور همزمان هم ارزش بالایی را به مشتری خودتان ارائه دهید، هم تمایز داشتهباشید، هم قیمت مناسبی برای محصولتان قرار دهید.